شمال نيوز:  آقای استاندار ترا به جدّت!! بیا از دست میراث مازندران که سنگ بنای آنرا در دشمنی با هر چه رنگ و بوی میراث فرهنگی را دارد گذاشتند و تازگیها این اوقاف، هم تنه اش به تنه ی میراث دارد می خورد با هم گریه کنیم!! یا بیا برویم پهنه کِلا تکیه ساری دخیل ببندیم که این دو بیمار مازندران را خدا شفا بدهد، اگر نشد ، در قدم اوّل درِ میراث را گل بگیریم که در این وانفسای بی پولی، اقلاً یک قدم مثبت برای این ملّت گرفته باشیم.

 آقای استاندار، روبروی استانداری که محل کار و زندگی شماست اصانلو محلّه است. با استانداری صد متر هم فاصله ندارد، 150سال پیش یک پدر آمرزیده که از بزرگان شهر واز صاحب منصبان لشکری هم بود به نام، محّمد صادق خان سرهنگ سوار اصانلو، آنروز راه رضای خدا برای مردم شهر حمام ساخت و آن را وقف کرد.

 این موقوفه که حالا در آمد ندارد برای اوقاف اَخ شد. میراث هم که هرچه آثار تاریخی مثل حمام و خانه های قدیمی است می خواهد زودتر خراب شود که خیالش راحت شود، جالب است، یعنی برای میراث ننگ است که خانه ی فاضلی ساری را مسکن و شهرسازی خرید و باز سازی کرد.حالا میراث برود یاد بگیرد.می ترسم از روی لجبازی، میراث آنرا چشم زخم بزند، با آقای مهندس حدادّیان رئیس سازمان مسکن همین چهار روز پیش نشست داشتم و آنجا را قرار شد خانه ی فرزانگان و دانشوران مازندران کنند، با سر دیسهای بزرگان دین و مذهب و علم و ادب و هنر مازندران در دو هزار سال اخیر ، باز هم میراث اگر میراث باشد باید یک پیراهن عرق کند، حالا این حمّام صادق خان ساری شد زباله دانی، به خدا قسم اشک آدم در می آید، اگر آدم حضور داشنه باشد، یعنی یک شهروند با حضور باشد، این یک عیب است؟شما بفرمائید که من چه باید بکنم که نبینم و نفهمم؟؟ من چکار کنم که یک شهروند بی حضور باشم تا اینهمه شما را درد سر ندهم؟؟ من چکار کنم که میراث فرهنگی دست در دست اوقاف، تیشه به جان شهر دارندمی زنند؟؟ و شورای شهر ساری اصلاً انگار نه انگار که شورای شهر هستند، حالا از نمایندگان محترم در مجلس که چه بگویم، البتّه کار نماینده حضور فعال در مجلس است، من توقع ندارم که این عزیزان در این مسائل هم ریز شوند.امّا در هر صورت نه بعنوان یک نماینده که بعنوان شهروند ، وقتی تیشه به ریشه ی شهر آنان می زنند توقع یک آخ که باید داشته باشیم.یعنی وقتی یک اثر تاریخی ارزشمند شهر و استان را زباله دانی می کند من چکار کنم؟

الهی دست آنهائی که بی مطالعه و بی دقت رأی می دهند چه بشود؟

آقای استاندار، پیاده روی برای سن و سال من و شما خوب است، دو قدم راه است، درست روبروی استانداری، اصلاً این حرکت زشت و بی تفاوتی میراث و اوقاف یک توهین آشکار به استانداری و استاندار و استان و مردم استان است، توهین و دهن کجی چگونه است؟ از این بدتر که نمی شود!!

 آقای استاندار، از دست بعضی از این مسوولین مسوولیت ناپذیر و از مسوولیت فرارکن خسته شدم.

 آقای استاندار، به این آمار و ارقام ساختگی بعضی از این مسوولین اعتماد نکنید، دو سه دقیقه پیاده روی کنید و همین حمّام صادق خان را ببینید، در همان حمّام تاریخی و وقفی صادق خان که زباله دانی شد بایستید، در همانجا جلسه ای با حضور میراث و شورای شهر تشکیل بدهید، بر نگردید در اطاق کنفرانس که این مدیران بیایند آنجا با آمار و ارقام ساختگی قضیه را لوث کنند، آقای استاندار شما را به جدّت قسم ، یک بار هم شده ، این جلسه را در همان محّل برگزار کنید، خبرنگاران و صداو سیما را هم بخواهید، آخر مگر می شود که ما مالیات بدهیم، نفت و گاز و معادن وگمرک و ...و...که مال ملّت است در دست دولت بدهیم که بیایند نوکر ملّت بشوند و برای ملّت کار کنند، حالا این سازمان میراث از اربابهای قدیمی هم بدتر شد. یعنی چه که در مرکز استان اینهمه گردن کلفتی کردن؟! یعنی چه این همه دهن کجی به مردم کردن؟! آنهمه پول از ملّت بگیرند و اصلاً مردم را به حساب نیاورند؟

 آقای استاندار ، شما را به جدّت قسم می دهم ، راستی راستی بگوئید چه خاکی به سرم بریزم؟خوب چکار کنم که وقتی اینگونه به من به عنوان یک شهروند توهین می شود؟؟ آه می کشم، فریاد می زنم،!!من مریض هستم؟ یا بعضی از این مدیران استان مریض احوالند؟

 چرا هیچ کس حرف آدم را گوش نمی کند، اگر حرف زور است، بی حساب است، بگویند، دلیل بیاورند، آدم را قانع کنند.

 اصلاً چرا جواب نمی دهند، چرا؟ چرا؟ چرا؟

 بااحترام

 حسین اسلامی ساروی